بیشتر مطالب این بلاگ درباره تاریخ، میراث فرهنگی، زبان، هنر و فرهنگ ایران است. توجه کنید که تا قبل از سال ۱۳۱۳ نام بینالمللی کشور ایران Persia بود و کلمه ایران در زبانهای دیگر بکار نمیرفت. با ذکر این نکته مشخص میشود که کلمه Persian نشاندهنده ملیت ایرانی است و نه قومیت پارس (فارس). معادل انگلیسی قومیت پارس، Pars یا Fars است. در ترجمه پارسی به انگلیسی، ایران Persia، ایرانی Persian، و زبان پارسی Persian language ترجمه میشود. برای اطلاعات بیشتر مطالب این بلاگ به هر دو زبان را بخوانید.
پلنگ ایرانی (Persian Leopard)
* همین مطلب به زبان انگلیسی
میدانید که سه نوع پلنگ در ایران یافت میشود؟
یك نوع نژاد"ساكسی كالور
Panthera pardus saxicolor" است كه در كوهستانهای البرز و جنگلهای شمال زندگی میکند. نوع دوم "میلانو
Panthera pardus melanotica" است كه جثهای كوچكتر و بدنی پر پشمتر دارد در قسمتهای كویری و مركزی. حوالی استان فارس و خوزستان هم پلنگ دیگری را میتوان یافت كه نام علمیاش "تولیانا
Panthera pardus tulliana" است و رنگی روشنتر و جثهای كوچك دارد. (به نقل از دكتر هدایت تاجبخش، استاد دانشگاه، موسس و مدیر موزه تاریخ طبیعی دارآباد). [
توضیح: اسامی لاتین را من با جستجوی اینترنت پیدا کردم. شاید منظور دکتر تاجبخش millardi بودهاست نه melanotica. مطمئن نیستم].
حدود دو سال و نیم پیش (زمستان ۸۲ فکر کنم) یک خبر بود در روزنامه همشهری که تنها یوزپلنگ ایران در باغوحش تهران مرد! من خیلی کوتاه به این موضوع در یکی از مطالبی که نوشتم اشاره کردم (
خانه هدایت). در مورد پلنگ ایرانی هم آمار درستی وجود ندارد. در سال ۸۳ تعداد پلنگ ایرانی ۵۵۰ تا ۸۵۰ قلاده تخمین زده شده که آماری روی خط قرمز است.
پلنگ ایرانی از نوع هندی و آفریقاییش بزرگتر است. حیات وحش ایران، به طور کلی، گریزپا تر از جاهائی مثل آفریقا یا کانادا است. به همین دلیل تهیه فیلم از جانورهای مخصوص ایران خیلی مشکل است و در ۱۱ سال گذشته کسی نتوانسته بود به طور تخصصی از پلنگ ایرانی فیلمبرداری کند. تا اینکه گروه فیلمبرداری پروژه "ایران؛ جهانی در یك مرز" توانست تا ۱۰ دقیقه بهطور حرفهای در روشنایی روز از یك پلنگ پیر فیلم بگیرد. ماجرا را
از قول خبرگزاری میراث فرهنگی بخوانید:
ماجرا از آنجایی آغاز شد كه گروه فیلمبرداری «ایران؛ جهانی در یك مرز» (آرش اینانلو و عبدالرضا فرقانی) كه مدتهاست با همكاری یونسكو به دنبال ساخت فیلمی از حیات وحش است، برای فیلمبرداری از پلنگ ایرانی به منطقه "ماجراد" پارك ملی توران میروند. سه روز اول هرچه میگردند، اثری از پلنگ نمییابند. پس كومهای (كمینگاه) میسازند كنار چشمه پریه تا حداقل فیلمی از "گورخر" یا جبیرهایی كه برای خوردن آب سوی چشمه میآیند، بگیرند. شب از نیمه میگذرد و سرمای شب بیابان، حوالی صبح جای خودش را به زردی شعاع خورشید میدهد. فضای ساكت اول صبح، خواب طلب میكند، اما هر دو با تمام كمبود خوابی كه دارند، بیدار میمانند.ساعت ۶:۱۰ صبح، ناگهان عبدالرضا حیوان غولپیكری را میبیند كه به سمت چشمه میآید. آرش را صدا میزند:«آرش!پلنگ!»هر دو خواب از سرشان میپرد و به تكاپو میافتند تا بر چهره این حیوان خجالتی زوم كنند و بتوانند از او فیلم بگیرند.حیوان آرام آرام به سمت چشمه "پریه" حركت میكند. جمجمه بزرگش كه تقریبا هماندازه یك ماده شیر است، نشان از كهولت سنش دارد. بعید نیست كه شكستگی دندان داشته باشد. پلنگ آبی میخورد و همان گوشه زیر آفتاب میخوابد. ساعت گوشه تصویر دوربین ۱۰ دقیقه ضبط را نشان میدهد كه حیوان بلند میشود و میرود. به گفته دكتر تاجبخش، این پلنگ از نژاد "ساكسی كالور" است كه جثهای بزرگ دارد و طول بدن آن گاهی به سه و نیم متر نیز میرسد و اغلب این نژاد در حوالی كوهپایههای البرز و جنگلهای شمال یافت میشود.
برچسبها: طبیعت, میراث فرهنگی